ايليا جون بزرگ مرد كوچك

روزهاي پاياني دي ماه 1391

با سلام خدمت تمامي دوستان عزيزمون كه در نبود ما به يادمون بودند بالاخره پايان دي ماه فرا رسيد ومطابق قولي كه بهتون داده بودم اومديم وبا ديدن اينهمه كامنتهايي كه برامون گذاشتيد حسابي شرمنده همتون شديم. واما اخبار جديد: 1-متاسفانه (به علت جابجايي) خط تلفنمون رو واگذار كرديم وبراي مدتي تا مستقر شدنمون ووصل مجدد تلفن نميتونم زياد به ديدنتون بيام.   2-عمه جونم يه ني ني كوچولوي خوشگل بدنيا آورده اسم ني ني كوچولوش ساميار هست اين هم عكسش   3-مامان جون من هم به قولش وفا كرد وقراره براي من يه آبجي يا داداش بدنيا بياره البته من به ماماني گفته بودم هم آبجي وهم داداشي برام بياره يعني دوقل...
20 بهمن 1391
2065 0 112 ادامه مطلب

تولد 5 سالگي ايليا جون

تولد تولد تولدم مبارك   مبارك مبارك تولدم مبارك     امروز روز تولد منه روزي كه قدم به اين كره خاكي گذاشتم  5سال پيش در چنين روزي ساعت 13:30 دقيقه بعداز ظهر متولد شدم واسم من رو ايليا (علي به زبان عبري) ناميدند  ما به مدت چند روز تهران هستيم وقرار بر اين است كه فردا جشن تولد دوستانه كوچولويي برگزار كنيم  ان شاالله عكس كيك تولدم رو در پست بعدي به زودي ميذارم      تولد يك سالگي   تولد دوسالگي   ...
29 مهر 1391
2444 1 113 ادامه مطلب

مسابقه روياي زيبا

من در مسابقه روياي زيبا نفر دوم شدم هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا خيلي خوشحالم كه در اولين مسابقه اي كه شركت كردم جزو نفرات برتر بودم از تمامي دوستانم (هم از دوستاني كه به من راي دادند وهم از دوستاني كه به دلايلي نتونستند راي بدهند) خيلي متشكرم با برگزاري اين مسابقه متوجه شدم دوستان گل ومهربون زيادي دارم كه همه جا با من هستند   عكس زير مربوط به منظره بسيار زيبا وديدني چشمه علي در نزديكي دامغان از استان سمنان ميباشد ...
25 شهريور 1391

ديدار با يك دوست عزيز

چند روز قبل به ديدار دوست بسيار عزيزي رفتيم ديدار در پارك لاله بود.... براي رسيدن به محبوب از راههاي صعب العبور گذشتم....   ديديم خبري از يار نيست گفتيم يه كم برگ بچينيم بديم گربه ها بخورندحداقل ثوابي كرده باشيم ....  (به علت گران شدن گوشت گربه ها جديدا به علف خواري روي آورده اند)   ماماني بيا فواره آب ......     بذاريد كمي دست وروم رو بشورم وبه عبارتي خوشتيپ كنم..... از هر چيز بگذريم سخن دوست خوشتر است.....   بچه ها دوست جونم اومده بياييد ببينيدش..... بله پارسا جون دوست كوچولوي من كه خيلي ن...
24 شهريور 1391
1747 0 152 ادامه مطلب

عكسهاي شمال شهريور 91

 مشغول بازي كردن با كاميونهاي بهراد (پسرخاله ام)در پلاژ هستم ماسه بار ميزنم وبعد ميبرم مقصد خالي ميكنم راننده پايه 1 بودن هم صفايي داره براي خودش....   عكس زير هم بهراد اومده  تا با كمك هم ماسه وخاك ها رو بار بزنيم...   نوبتي هم كه باشه نوبت درياست وشنا وآب بازي ما كه رفتيم...   دارم دنبال ماهي ميگردم.....   مدل جديد شناي كرال پشت ....   اين هم شناي كاملا حرفه اي كرال جلو با توپ....   ببينيد بهراد چطوري محو تماشاي من شده آخه شناگر به اين ماهري حتي تو المپيك هم نديده بود...   مس...
21 شهريور 1391

شركت درمسابقه روياي زيبا

دوستان عزيز من در مسابقه روياي زيبا شركت كردم دوستاني كه تمايل دارند به وب زير رفته وبه من راي بدهند آدرس وب مسابقه به صورت زير است:                                http://lavashak.niniweblog.com/post36.php                                                 &nbs...
18 شهريور 1391
1598 0 116 ادامه مطلب

دوران كودكي من

اسم يكي از بهترين دوستان من ديناست   دينا جديدا براي عروسي عمو جونش لباس عروس خريده ماماني وقتي لباس عروس  دينا  رو  ديد به بابايي گفت : عروس خانوم كه لباسش حاضره  بريم يه دست كت وشلوار براي ايليا جون بخريم  بشه آقا دوماد بعد رو به من گفت:ايليا جون ميخواي دينا خانوم عروست بشه؟؟؟؟؟؟؟؟ من هم با تمام انرژي گفتم نه .... ماماني گفت چرا پسرم ديناخانوم خوشگله تازه لباس عروس هم كه داره نميخواي برات بگيرمش؟؟ گفتم :من ميخوام هفت تا زن بگيرم ماماني گفت :حالا چرا هفت تا ؟؟؟ گفتم آخه ميخوام هفت تا زن بگيرم تا دل دينا بسوزه... برداشت ماماني!!!!!!!!!!...
2 شهريور 1391
2033 0 131 ادامه مطلب