اولين روز عيد سال1391
امسال برخلاف سالهاي گذشته كه موقع تحويل سال شمال بوديم موقع سال تحويل منزل خودمون بوديم وطبق رسممون بعد ازشنيدن آهنگ تحويل سال يكي از اعضاي خانواده همراه با قران وسبزه و سكه اي كه درون پياله آب قرار داره وارد منزل ميشه وبدين صورت سال رو تحويل ميكنه واز بزرگ خانواده عيدي خودشو ميگيره اين كار امسال بر عهده من بود ولي چون من صبح زود بيدار شده بودم بعد از تحويل سال گفتم كه خسته ام وخيلي زود خوابيدم از صبح هم لباسهامو تنم كرده بودم وهر چي ماماني ميگفت لباسهاتو عوض كن ميگفتم آخه الان عيده ومن بايد لباس عيد تنم باشه ولباسهامو در نميارم...
ديشب هم لباسشويي مون خراب شده بود هر چي آب داخلش بود از درش ريخت بيرون وكل آشپزخونه مون پر از آب شده بود ومامان جونم مونده بود با كلي لباسهاي نشسته كه بايد با دست ميشست